کسب سواد عاطفي و ارتباط آن با روابط زناشويي ( قسمت سوم)

کسب سواد عاطفي و ارتباط آن با روابط زناشويي


يک رابطه ي زناشويي غني و تغذيه کننده ، رابطه اي است که بر مبناي رابطه ي عاطفي و نه صرفاً بر اساس نيازهاي فيزيولوژيک زوجين ، برقرار  شود . کشش عاطفي ، رابطه ي زناشويي را غني ، گرم و تغذيه کننده مي کند .بعضي از افراد ممکن است مانعي بر سر راه خود داشته باشند و بگويند خيلي نمي توانند عاطفه ي خود را ابراز کنند و يا خيلي احساسات خود را نمي شناسند . در دنياي روانشناسي بحثي به نام « خودآگاهي هيجاني » وجود دارد . خود آگاهي هيجاني يعني فرد احساسات و عواطف خودش را مي شناسد و مي‌داند که در هر لحظه اي چه حسي دارد .

 

 

گاهي بعضي از انسان ها خودآگاهي هيجاني ندارند . به افرادي که خودآگاهي هيجاني ندارند توصيه مي‌شود به مشاوران مراجعه کنند تا بتوانند طي مراحل مشاوره به خودآگاهي هيجاني دست يابند .

مراحل آگاهي عاطفي يا سواد عاطفي بسته به مراحل رابطه‌ي عاطفي ، تغيير فازهايي را به دنبال دارد . سطح هيجانات زوجين در روزهاي آغازين آشنايي و شروع رابطه به دليل تغييرات بيوشيمي خون ، بسيار بالا است و در نتيجه به تبع اين هيجان ممکن است تعداد دفعات رابطه ي زناشويي بيشتر باشد . براي مثال زن و شوهر جواني که تازه ازدواج کرده اند ممکن است هر شب و يا هفته اي سه ، چهار بار رابطه ي زناشويي را تجربه کنند ؛ امّا به تدريج بعد از مدّتي اين رابطه تغيير مي کند . فروکش کردن هيجانات بعد از شش ماه تا يک سال کاملاً طبيعي است . به دليل  اينکه مغز احتياج به استراحت دارد و نمي تواند با سرعت و با هيجان بالا کار کند ، براي دفاع از خود کم کم به شرايط استراحت مي رود و سبب مي شود حس عاطفي به يک عشق عميق تري تبديل شود و آن کف آلودي و طوفان هاي هيجاني از بين برود . در اين شرايط ممکن است دو اتفاق رخ دهد :

1-    ممکن است فرد بيشتر تلاش کند تا توجّه همسرش را جلب کند . چون مغز فرمان دهنده ي هيجانات است و هيجان کم شده است ، ممکن است سبب شود همسرش از اينکه نمي‌تواند پاسخگوي مناسبي باشد نگران شود .

2-    ممکن است خود فرد سردي نشان دهد و فکر کند که همسرش به او علاقه اي ندارد ، پس براي همسرش ايجاد مزاحمت نکند  و  اين امر سبب خواهد شد رابطه ي زناشويي آنها سردتر گردد .

بنابراين زمانيکه زوجين از اين تغييرات طبيعي آگاهي داشته باشند و از نظر جسمي و روحي - رواني بدانند که اين مسئله طبيعي است و نشان کم توجّهي همسرشان نيست، و دچار بد عملکردي نخواهند شد. زوجين آگاهي کسب نمايند که بطور طبيعي هيجانات فروکش مي شود و روند رابطه ي آنها در يک روال طبيعي قرار دارد . دفعات رابطه ي زناشويي بسيار به سن افراد وابسته است . به دليل سن زن و شوهرها و تفاوت هاي فردي که وجود دارد ، نمي توان قاعده اي کلي را براي رابطه ي زناشويي ارائه نمود .

گاه افراد بدون آگاهي در کنار يکديگر  قرار مي گيرند و خودشان را با ديگران مقايسه مي کنند و سپس نگران رابطه ي زناشويي خود مي شوند .

زوجين چگونه مي توانند تشخيص دهند که در روابط زناشويي آنها سردي وجود دارد يا خير؟

کارشناس : يکي از مشکلات رايج در جامعه اين است که انسان ها با در کنار هم قرار گرفتن ، اطلاعاتي را با هم رد و بدل مي کنند و سپس نگران رابطه ي زناشويي خود مي شوند . نياز جنسي ، مانند تمام نيازهاي فيزيولوژيک تابع تفاوت هاي فردي افراد است . براي مثال دو نفر به اتفاق هم به نمايشگاه کتاب مي روند . صبح هر دو با هم صبحانه ميل مي کنند و سپس از خانه خارج مي شوند . در وسط روز يک نفر گرسنه مي شود و ميان وعده اي ميل مي کند ، امّا نفر ديگر ميلي ندارد . دوباره در هنگام ظهر همان فرد ناهار مفصّلي را ميل مي کند امّا نفر دوم ناهار مختصري ميل مي کند . در بعد از ظهر همان روز، همان فرد تمايل دارد ميان وعده اي ميل کند امّا نفر ديگر تمايلي ندارد . همچنين در شب نيز آن فرد شامل مفصّلي را ميل مي کند امّا نفر ديگر شام مختصري مي خورد . همين تفاوتي که دو نفر در هنگام غذا خوردن با هم دارند ممکن است دو نفر در رابطه ي جنسي داشته باشند . بنابراين اگر در رفتار روزمره ، متوجه شديد که با افراد ديگر در تعداد و دفعات رابطه ي زناشويي تفاوت داريد ، تعجب نکنيد و نگران نشويد . روال طبيعي نياز هرکس وابسته به تفاوت هاي فردي است . مثلاً همانطور که فردي با يک غذاي مختصر و نصف غذاي فرد ديگري مي تواند مسير زندگي را به روال طبيعي طي کند ، براي افراد مختلف نياز جنسي متفاوت است .

ممکن است زوجي در همان آغاز زندگي و رابطه و در اوج هيجانات و کف آلودگي ها هفته اي دو بار رابطه‌ي جنسي داشته باشند و زوجي ديگر هر شب رابطه داشته باشند . سپس با گذر زمان ممکن است زوجي که در اوج هيجانات، هر شب رابطه ي جنسي داشتند ، رابطه ي آنها به هفته اي دو بار برسد و زوجي که در آغاز ، هفته اي دو بار رابطه ي جنسي داشتند طبيعي است که با گذر زمان ، دفعات رابطه‌ي آنها کاهش يابد و به هفته اي يک بار يا ده روزي يک بار برسد .  در حقيقت هر دو زوج در مقايسه با خودشان ، روال طبيعي را طي مي کنند . زوجين حتماً همسرشان را با خود همسرشان مقايسه کنند . اگر افراد در زندگي زناشويي دچار سردي رابطه مي شوند ، به خاطر نحوه ي رفتار هميشگي همسرشان است که تغيير کرده است ؛ زيرا نيازهاي فيزيولوژيک تابع تفاوت هاي فردي هستند .

يک نکته ي مهم اين است که با تغيير مراحل ، طبيعتاً تغييري در رابطه ي زناشويي صورت مي گيرد . نکته ي مهم ديگر تغييرات مراحل رشد خانواده است .

مراحل رشد خانواده عبارتست از :

1-    مرحله ي زن شوهرهاي جوان بدون بچّه : مثلاً زن وشوهر جواني که تازه ازدواج کرده اند يا تا زمانيکه هنوز بچّه اي ندارند ، کارشان نيز خيلي پرفشار نيست، استرس به آنها وارد نمي شود و شرايط استراحت خوبي دارند ، ممکن است دفعات رابطه ي زناشويي آنها روي يک فُرم باشد امّا زن وشوهري که بچّه ندارند ولي کار پُر فشاري دارند، به شدت خسته به هم مي‌رسند و وضعيت استراحت و تغذيه‌ي خوبي ندارند، ممکن است به دلايل محيطي و فشارهاي کاري، دفعات زناشويي آنها به شکل ديگري باشد . اين دو خانواده با اينکه در يک مرحله از مراحل رشدي خانواده( مرحله ي زن و شوهرهاي جوان بدون بچّه) قرار دارند به دلايل محيطي در برقراري روابط زناشويي وضعيت متفاوتي با يکديگر دارند. شرايط محيطي بر روي تعداد دفعات رابطه ي زناشويي تأثيرگذار است.

2-    زن شوهرهاي جوان با بچّه هاي کوچک: در اين مرحله زوجين، بچّه‌هاي تازه به دنيا آمده و نوزاد دارند . براي مثال گاهي اوقات مشاهده مي شود زن وشوهرهايي که داراي نوزاد هستند ، به دليل دفعات بيدار شدن نوزاد براي تغذيه و اينکه پدر مي خواهد صبح زود از خوب برخيزد و به اداره برود و بچّه مانع خوابيدن او مي شود ، پدر اتاق خواب را ترک کرده و به جاي ديگري براي خواب مي رود . گاه اين امر تا يک سالگي ادامه مي يابد و سبب مي شود رابطه ي زناشويي کاهش يابد . پس حضور بچّه يک مانع براي رابطه ي زناشويي مي شود . مادري که بچّه شير مي دهد خسته است و حالت تازگي براي رابطه زناشويي ندارد . مراقبت از نوزاد سبب مي شود مادر پاسخگوي خوبي نباشد . به اين زوج ها توصيه مي شود :

1.    نوزاد را ميان خود نخوابانند .

2.    اتاق خواب خود را از هم جدا نکنند .

براي مثال گاه مشاهده مي شود بچّه ها تا سن 7 الي 8 سالگي در کنار والدين مي خوابند . اين اتفاق اصلاً خوب نيست! از روز اول نوزاد را در تخت کوچکي کنار خود قرار دهيد و يا اگر مادر مي تواند به دفعات به اتاق نوزاد برود و در آنجا به او شير بدهد و سپس به اتاق خواب خود برگردد . حتماً بعد از سن يک سالگي که معمولاً بچّه در طول شب خواب است و  فقط آخر شب شير مي خورد  و تا صبح بيدار نمي شود ، او را در اتاق خودش بخوابانيد . به خاطر داشته باشيد به هر نحوي که بچّه را عادت دهيد ، او خود را منطبق با شرايط خواهد کرد . اجازه ندهيد وجود بچّه بر روي روابط زناشويي تأثير بگذارد .

توصيه ي شما براي حفظ روابط زناشويي به والديني که بچّه دار شده اند و روابط زناشويي آنها تحت تأثير فرزند و فشارهاي محيطي قرار گرفته است ، چيست ؟

کارشناس : ابتدا توصيه مي شود پدر در مراقبت از نوزاد با همسرش همکاري کند ؛ چون نوزاد به خاطر تغذيه و شير به مادر وابسته است ، فقط متعلق به مادر نيست ؛ بلکه مادر مي تواند نوزاد را شير دهد و پدر مي تواند بادگلوي بچّه را بگيرد يا او را بخواباند . مادر مي تواند نوزاد را شير دهد و پدر او را حمام کند . در واقع بخشي از مسئوليت نوزاد تقسيم شود تا مادر خسته به رختخواب نرود . ضمناً حتماً نوزاد در تخت خود خوابانده شود . در لحظاتي که نوزاد ممکن يک ساعت تا يک ساعت و نيم مداوم بخوابد ، پدر و مادر  تلاش کنند استراحت نمايند ؛ يعني زماني که پدر يک ساعت از ورودش به منزل  گذشت و استراحت کرد . مسئوليت بچّه را به گردن بگيرد و مادر نيم تا يک ساعت را در آرامش استراحت کند . در شب هنگام حتماً زن و شوهر با هم به اتاق خواب بروند و مناسک خوابيدن را رعايت کنند . اگر الگوي خوابيدن زوجين با هم متناسب نباشد ممکن است سبب شود رابطه ي زناشويي تأثير منفي بگيرد و آسيب ببيند . زمانيکه پدر در طول روز از فرزند مراقبت و مادر زماني را استراحت کرده است ، در شب هنگام مادر بعد از شير دادن به نوزاد ، سرحال و آماده براي برقراري رابطه ي زناشويي خواهد بود . 

توصيه مي‌شود حتي اگر براي زوجين سخت است ، سختي را تحمل کنند و در يک سال اول زندگي نوزاد،  او را در اتاق خود بخوابانند و از خواباندن نوزاد در اتاق خود خودداري نمايند.

توصيه مي شود دفعات شير دادن در اتاق کودک صورت بگيرد . اگر براي زوجين اين کار خيلي سخت بود حتماً رعايت نمايند که نوزاد الاً در تخت پدر و مادر  نباشد . نوزاد را در گهواره و يا جاي خوابي جدا از بستر پدر و مادر قرار دهند . بعد از يک سال حتماً بايد کودک در اتاق جداگانه‌اي از پدر و مادر بخوابد و زوجين اجازه ندهند حضور کودک در زندگي باعث شکاف عاطفي شود ؛ زيرا مسلّماً رابطه ي زناشويي ، ستون مرکزي رابطه ي عاطفي است و زمانيکه رابطه ي زناشويي برداشته مي شود ، قطعاً رابطه‌ي عاطفي گرفتار مشکل جدّي خواهد شد.

متأسفانه معمولاً حضور بچّه، وسواس هاي مادران نسبت به نوزادشان و توجّه اغراق آميز به نوزاد ، سبب مي شود همسر در اين بين فراموش و به تبع آن رابطه ي زناشويي فراموش شود و در نتيجه شکاف عاطفي بسيار بزرگ و عميقي بين زوجين شکل بگيرد .

3-    زن و شوهرهايي با فرزندان خردسال: مرحله سوم مراحل رشد خانواده، زن و شوهرهايي با کودکان خردسال هستند . براي مثال گاهي مشاهده مي شود پدر به منزل مي آيد . چون فردا ساعت 6 صبح بايد به سر کار برود در نهايت ساعت 12 بايد بخوابد . امّا کودک نوپاي او تا ساعت يک شب بيدار است و در نتيجه دفعات رابطه ي زناشويي آنها کاهش مي يابد . مديريت خواب کودک بر عهده ي والدين است . مادران نبايد اجازه دهند کودک در طول روز خيلي بخوابد و شب بيدار بماند . بايد خواب روز بچّه مديريت شود تا شب هنگام کودک زود به خواب برود و فرصتي براي رسيدگي والدين به نيازهاي زناشويي خود ، مهيا شود . مادراني که شاغل هستند حتماً به کسي که از بچّه ي آنها مراقبت مي کند سفارش کنند که خواب روز  کودک مديريت شود . در مورد کودکان نوپا به خاطر داشته باشيد چون خانه هاي امروز خيلي کوچک هستند و کودکان نوپا انرژي بسياري دارند و تلاش مي‌کنند انرژي خود را با بيدار ماندن مصرف کنند ، سعي شود کودکان نوپا را روزي يک ساعت به پارک ببريد تا کودک آنجا بازي کند و انرژي خود را ش را تخليه نمايد و شب زود بخوابد .


زمان انتشار: سه شنبه 06 اسفند 1392 (10 سال قبل)
تعداد بازدید: ۸۷۴۰